مردی که خودش را تمام روز
در یک اتاق زندانی میکند
اصلاً دیوانه نیست
یا انار متراکمیست که در پوست خودش جا خوش کرده
یا پیاز متورمیست که لایهلایه پرده بر نمیدارد از تنهاییاش
در بیروت مردی را دیدم با پای گچگرفته
که از تابوت بیرون نمیپرید
پلنگ هم در قفس آهنین تصوّری از آزادی دارد
در جنگ تن به تن هر دو پا گذاشتیم به فرار
من از یک طرف
من ِ دیگر من از طرف دیگر
و شانه به شانه به خانه رسیدیم دقیقاً
و من زیر یک سقفِ دراز به دراز
دراز کشیدم.
خیلی خوب شد
چند تابلو مختلف دور و برم میخکوب شد
نه عاشق ِ عاشقم
نه کُشته ـ مُردهٔ شهری که ساکنانش در صدف خودشان
گوشماهی ِ خودشانند
قطع امید نمیکنم / امّا
از مردی که در یک اتاق زندانی شده
یا مُردهای که روی تختخواب دراز کشیده.
Ali Babatschahi ( علی باباچاهی ) (Busher, Irán, 1942). Periodista, poeta y crítico.