Sharafoddin Khorasani ( شرفالدین خراسانی )

مرگ

خوابيست كه مانده خالى از هوش
هوشيست كه رفته جاودان خواب
چاهيست پر استخوان و پر سنگ
خاموشتر از ديار مهتاب

برفيست فرونشسته بر بام
وان بام ز كلبه ايست متروك
آنجا ز قفس پريده پيغام
مرغيست كه ميزند بر ان نوك

در پرتو شمع نيمروزى
خوابيش گران گرفته چون سنگ
از كاسۀ ان سكوت جاويد
گوئى شنوى هنوز اهنگ




ان سوى در اين كوير خاموش
برقى و نشانى از سرابست
يا پرتو ماهتاب و درياست
يا جلوۀ حوريان خوابست

زان مشعل مشكبوى ميفام
در خانۀ ما نمانده جز دود
زان ماده پلنگ خوش خط و خال
اهيست درون بيشه مفقود

هر گوشه از اين كوير بى اب
بس ريشۀ تشنه خيز و خودروست
در سينۀ اين سپهر پرخواب
خاكستر يك جهان هياهوست

برخيز! كه باد بامدادى
پيچيده در اين فضاى تاريك
وان زورق خستۀ بى ارام
افتاده در اين خليج باريك


Sharafoddin Khorasani (Hamedan, 1928  -  Teherán,  2005). Doctor en Filosofía por la Universidad de Cambridge. Docente de filosofía en el Departamento de Filosofía de la Facultad de Literatura de la Universidad Nacional Iraní.